یکی این بود. در جنگی که یک طرف براساس عقیده می جنگد همه سربازها و افسرها روی عقیده می جنگند، برای آن طرف شکست پیش نخواهد آمد.
تجربه همه زمان ها براین است که یک طرف آن مردمی هستند که از روی عقیده می جنگند پیروز می شوند. علتش این است که فرد فرد افراد روی عقیده خودشان میجنگند و از یک نظمی که بر عقیده استوار است پیروی می کنند. چنان که در جنگ کربلا هم یک طرف تمام از روی عقیده می جنگیدند و 72 نفر کشته شدند این طور نبود که بگویند فرمانده کشته شد و همه فرار کنند نه، همه روی عقیده آنجا بودند و روی عقیده می جنگیدند در نتیجه جنگ تا آخرین نفر ادامه پیدا می کرد. با آن که در این جنگ هر 72 نفر کشته شدند، امام حسین (ع) بر یزید پیروز شد و او را در تاریخ مظهر شرک و زورپرستی گرداند.
فرهنگ ارتش
بدین قرار ارتش یک فرهنگ لازم دارد. ارتش بی فرهنگ ارتشی نیست که بتواند بجنگد. فرهنگ ارتش، هر ارتشی عقیده اش و اساسش را آن عقیده و دینی که جامعه دارد تشکیل میدهد. ارتش ما در دوران شاه سابق پنج دسته وابستگی به خارج داشت.
وابستگی های ارتش: در تهران، در اجتماع برادران نظامی شما این وابستگی ها را شرح داده ام. یکی از آن ها این است