توحیدی و آمادگی برای جانبازی و گذشت از زندگی دنیا در مرتبه پایینتری قرار داشتند. بسیاری از آنها که وارد ارتش اسلام شدند منافق بودند و ارتش بر اثر ورود آنها به یک ارتش مختلط تبدیل شد، یک ارتش التقاطی، بر اثر آن معدل فداکاری در ارتش پائین آمد. ارزش جنگی این مردم یا در حقیقت ارزش جهادی ارتش اسلام فوقالعاده تنزل کرد و به یک پنجم سابق رسید. ارتش به حالی درآمد که فقط میتوانست بر نیرویی به تعداد و کمیت دو برابر خودش غلبه کند و نه بیشتر. آیه دوم که بلافاصله پس از آیه اول در قرآن قرار گرفته، مدتها پس از آن نازل شده است و فاصله زمانی آن دو بسیار است. آیه اول بعد از جنگ بدر یا قبل از آن فرود آمده است این را تحقیقات نتوانسته است نشان بدهد ولی میشود این را پیدا کرد.
آیه دوم بعد از فتح مکه است. در فتح مکه میدانیم که پیامبر مردم کفار مکه را بخشید و درحالیکه میتوانست آنها را اسیر بگیرد نگرفت و آزاد کرد؛ گفت: «انتم الطلقاء» شما بردگان رها شدهاید، این «طلقا» یا بردگان رهاشده منافقین بودند و مراحل تربیتی را نگذرانده بودند، از ترس مسلمان شده و به راه مسلمان شدن افتاده بودند، وگرنه پیغمبر اینها را به درون جامعه نمیپذیرفت. پیامبر بر روی این تازهواردها کار تربیتی