آخر این جلسات آن طرح را ارائه می دهم. جوانب مختلف قضیه را بررسی کردم، پیشنهادم از آن شکلی که ارتش باید ساخته بشود تقریباً انحلال همان ارتش گذشته میشود با استفاده از آن کادر ثابت ارتش که نقش فرماندهی را از اینها میگیریم، نه از همه آنها درونشان افسرانی قابلاعتماد هستند، اما کافی نیستند.
سوال: "نوار مفهوم نیست".
جواب: آنجا یک مادهای مطرحشده بود که میگفت ارتش جمهوری اسلامی ایران عهدهدار دفاع از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد. من گفتم که این ارتش جمهوری اسلامی ایران که می گویید یک چیزی است، در عالم واقع شما باید این را بشناسید. مثل این که بگوئید فلان شخص عهده دار دفاع از اسلام است. اول باید این آدم را بشناسیم، نه این که یک کسی را برای ما خبر آورده اند اسمش این است، لقبش هم این، در فلان شهر هست. دفاع از اسلام را به او بسپاریم. اصلاً بیبینیم این اسلام را می شناسد؟ آن اسلامی را که می گوید همین اسلام است که ما می گوییم؟
یک وظیفه را به یک کسی سپردن و یک مسئولیت را به یک کسی دادن، باید دید صلاحیت دارد یا نه، من گفتم این ارتش باید به آن مرحله که دفاع از استقلال باشد برسد، تمامیت ارضی هم می گوییم هیچ. من این را می خواستم بگویم که البته بعضی آنجا سر وصدا