را بیان می‌کند به همین جهت در سوره بقره ابتدا راجع به جامعه اسلامی حرف می‌زند سپس ربطش می دهد به اشراف بنی‌اسرائیل در دوره پس از حضرت موسی و می‌فرماید: که این اشراف و این ثروتمندها و مترفین بنی‌اسرائیل حاضر نبودند که دست به جهاد مسلحانه و به جنگ علیه دشمن ملت بزنند.
سوره بقره آیه 245 می‌فرماید (امر به مؤمنان است)، می‌فرماید: «و قاتلوا فی سبیل الله و اعلموا ان الله سمیع علیم». در راه خدا بجنگید و بدانید که خدا شنوای داناست. چه کسی به خدا قرضی نیکو می‌دهد تا برایش چند برابر بازگرداند؟ این انفاق در راه ارتش اسلام و ارتش خداپرستان است. آن گاه می‌فرماید که «الم تر الی الملاء من بنی اسرائیل من بعد موسی اذ قالوا النبی لهم ابعث لنا ملکا نقاتل فی سبیل الله.» (سوره بقره، آیه 246)
آیا ننگریستی به اشراف بنی‌اسرائیل پس از موسی که به پیامبری که داشتند گفتند که برای ما یک فرمانده جنگی انتخاب کن. پادشاه اینجا به معنای فرمانده جنگی است و می‌بینیم که گاهی ممکن است در زمان یک پیامبر فرمانده جنگ کسی دیگر باشد هیچ اشکالی ندارد، گاهی ممکن است توأم باشد گاهی ممکن است جدا باشد. گفتند یک فرمانده جنگی برای ما تعیین بکن تا در راه خدا بجنگیم. گفت: آیا ممکن است که اگر جنگ به‌‌عنوان وظیفه برای شما واجب بشود، شما نجنگید؟ گفتند مگر ممکن است که ما در

نظر خود را ارسال کنید