نیست و افسران و نظامیان در مقایسه با سایر قشرهای جامعه از این حیث در مرتبهای پایینتر قرار دارند و این از بزرگترین و فاحشترین فرقهایی است که میان ارتش توحیدی با ارتش شاهنشاهی و طاغوتی بهطورکلی وجود دارد. در ارتش توحیدی سرآمد افراد کشور از لحاظ اخلاقی و اعتقادی جای می گیرند؛ خداوند میفرماید:
در راه خدا کسانی باید بجنگند که زندگانی آخرت را با پرداخت زندگی دنیا میخرند و هر کس در راه خدا بجنگد و کشته یا فیروز گردد او را پاداشی عظیم خواهد بود. شما را چه میشود که در راه خدا و مردان و زنان و کودکان مستضعف نمیجنگید؟ در راه کسانی که میگویند: پروردگارا ما را از این کشوری که صاحبانش ستمگرند بیرون آر، و برای ما از جانب خود رهبر سرپرستی تعیین کن. و برای ما از جانب خود مددکاری بفرست. کسانی که ایمان آوردند در راه خدا میجنگند و کسانی که کافر شدند در راه طاغوت میجنگند. بنابراین با طرفداران شیطان بجنگید، زیرا که تدبیر خصمانه شیطان سست است.
بنابراین شرط اول سربازی و افسری در ارتش توحیدی فروختن دنیا به آخرت است. و اینکه چشم طمع به مواجب و مزایا و غنیمت ندوزند و تنها پاداش هنگفتی را انتظار برند که خدا به شهید وعده می دهد. جنگ سرباز مجاهد در راه خداست و راه خدا راه دفاع