محروم بوده، بلکه از دانش نظامی و آنچه باعث موفقیت ارتش میگردید نیز محروم بوده و از هر جهت فقیر بود.
این دانشگاه جنگ یا دانشکده افسری که بدست ما رسیده است از کتاب هایش، برنامههای درسی اش، و از میزان معلومات افسرانش و استادهایش این معنی و حقیقت بهخوبی مشهود است. ما در زمینه دیگر که بینش اسلامی باشد در سطح این مسئولیت بزرگ نیستیم نباید خودمان را از این جهت هم کاملاً آماده کنیم. و مطالعه درباره ارتش اسلامی باید توسعه پیدا کند. این مسئله اصلاً در حوزههای علمیه و در مراکز علمی، اسلامی ما نبوده است. چنانکه بحث حکومت در اسلام هم تا حدودی جدید است و میبینیم که مسائلی که در مجلس خبرگان مطرح میشود یک مقدارش ناشی از این است که بعضی از نمایندگان ملت روی مسائل حکومتی روی قانون اساسی مطالعات چندانی ندارند و اینها تصور نمیکردند که به زودی ملت پیروز می شود.
بنابراین ملاحظه میفرمایید که مسئولیت ما تا چه حد سنگین است و ما از سطحی که بتوانیم این مسئولیت خطیر را درمورد ارتش با موفقیت انجام دهیم چقدر بدوریم. علاوهبراین در انقلاب اسلامی ما نه حکومت کنندگان و نه قانونگذاران و نه رهبر هیچ کدام به تنهایی انقلاب نکردهاند تا مؤسساتی مثل ارتش را تغییر دهند بلکه این تودههای مردم یا بخش