در خطوط خارجی به همین جهت اسرائیل استراتژی خود را بر اصل اساسی تحرک نیروهایش گذاشته است اسرائیل در چند جبهه و حداقل در دو جبهه با اعراب می‌جنگید.
گفتیم که اصل تعیین‌کننده در جنگ این است که قدرت آتش بیشتر باشد و هر ارتشی که می‌خواهد در جبهه پیروز بشود باید از لحاظ قدرت آتش بر دشمن تفوق داشته باشد، از این جهت تمرکز قدرت آتش لازم آمده است. برای این کار اسرائیل نیروهایش را در سراسر جبهه منتشر و پخش نمی‌کند. به محض این‌که جنگ را شروع می‌کند و دست به حمله می‌زند یا در برابر حمله ای دفاع می کند، نیروهایش را در یکی از دو جبهه که خودش آن را با دقت انتخاب می‌کند، متمرکز می کند، این کار فقط با حرکت سریع امکان‌پذیر است، که تمام این نیروها را به سرعت بتواند به یک جبهه برساند. مثلاً قدرت آتش خویش را در جبهه سوریه متمرکز می‌کند و چون بر ارتش سوریه تفوق یافته، می‌تواند ارتش سوریه را شکست بدهد به‌سرعت و قبل از این‌که ارتش مصر بتواند موفقیتی به دست بیاورد؛ با استفاده از خطوط ارتباطی مجهز و خوبی که آماده کرده تمام نیروهایش را به‌سرعت به جبهه مصر منتقل می‌کند.
این نتیجه حرکت مثل این است که ارتشش دو برابر قدرتش نیرو دارد. اگر یک وقتی فرصت شد یکی از کنفرانس‌هایم را به همین موضوع اختصاص می‌دهم و نشان دادن نمونه‌های به کار بردن

نظر خود را ارسال کنید