و مراکز استقرار و کیفیت قاره ای هواپیماها و امثال این هاست.
سوم فرضیه محرومیت شوروی از سلاح هسته ای و وسایل پرتاب و نقل آن یعنی تا شوروی وسایل پرتاب و حمل سلاح هسته ای را به دست نیاورد به ما یعنی آمریکا حمله نخواهد کرد.
چهارم اینکه غلبه بر یکی از دسته های نیروهای مسلح خیلی با صرفه تر از این است که ما همه جا را توسعه بدهیم؛ یعنی به جای اینکه نیروی زمینی را با بسیج صدها هزار نفر از کارگران افراد ملت زیر پرچم داشته باشیم عمرشان و وقتشان و انرژی‌شان را هدر بدهیم. این‌ها را به سرکارشان بر می گردانیم و به عکس یک نیروی هوایی ضربتی عظیم در یک رشته پایگاه در اطراف شوروی و چین مستقر می کنیم، این نیرویی که به لحاظ وسایل تجهیزات خیلی قوی هستند و قدرت آتش و انهدام سهمگین دارند به وسیله این ها می توانیم دشمن را همیشه از حمله به خودمان بازداریم. به لحاظ اقتصادی هم به صرفه است.
یکی از مسایل در استراتژی اقتصادی نیروی انسانی و نیروی مادی است. با اینکه شوروی در سپتامبر 1949 به سلاح هسته ای دست یافت و یکی از فرضیات ژرژکنان باطل شد اما استراتژیش به قوت خود باقی ماند؛ چرا؟ [پیمان] آسیای جنوب شرقی «سیتو» بسته شد، شامل 8 دولت آمریکا، انگلیس... که اگر شوروی خواست وسایل پرتابش را در سال های اول و مقدار سلاح هسته ای را به میزانی تهیه کند که درگیر جنگ هسته ای گسترده با آمریکا شود و با توجه به اینکه این استراتژی محدودسازی یکی از اصولش این بود که آمریکا، شوروی را محصور کند بایستی کاری کرد. بنابراین آمدند به وسیله یک دیوار ضخیم از پیمان های نظامی و پایگاه هایی که براساس پیمان های نظامی در خاک کشورهای متحد آمریکا در خاک چین و شوروی و اروپای شرقی برقرار می شود، 14 دولت در اروپا به علاوه ترکیه به موجب پیمان

نظر خود را ارسال کنید