توجیهاتش بود که لازمه این استراتژی است. دیواره پیمان بغداد و سیتو در همین دوره بسته شد. و بسته شدن مرز بزرگ کمونیزم به وسیله جنگ گسترده هسته ای انجام گرفت.
در اینجا ترومن با اینکه سیاست دالس را پذیرفته بود ولی تحلیلی این چنین نمود که حمله شوروی با سلاح های معمولی به اروپای غربی را به وسیله جنگ هسته ای گسترده جواب می دهیم، اما در آسیا و افریقا چنین کاری نمی کنیم. نقض این تحلیل در همین بود؛ وقتی که کره شمالی به کره جنوبی حمله می کند اگر آمریکا با سلاح های اتمی اش و چین به شوروی حمله کند معنایش چیست؟ معنایش تحمل تلفات صدها میلیونی در اروپای غربی و آمریکاست. سران شوروی هم فهمیده بودند که پیشروی نیروهای کره شمالی چند کیلومتر در کره جنوبی باعث نمی شود که آمریکا دست به جنگ هسته ای بزند. خوب 10 کیلومتر دیگر هم می آیند و باز هم 10کیلومتر دیگر تا برسد به آخر کره جنوبی. اینکه تمام شد آمریکا به کدام 10 کیلومتر حمله هسته ای بکند که با حمله هسته ای شوروی یا چین روبرو نشود؟ هیچ عاقلی چنین کاری نمی کند. آنجا هم تصمیم گیری با فرد نیست. بسیار خوب وقتی که کار کره جنوبی تمام شد یک کشور دیگر را هم همین کار می کنند و 10 کیلومتر با ارتش کلاسیک پیش می آیند. در کجا آمریکا می خواهد تصمیم بگیرد و این استراتژی انتقام گیری گسترده

نظر خود را ارسال کنید