داخل است و نه در خارج، «توسعه هماهنگ یا سیستماتیک نیروهای ملت از جمله نیروی نظامیش در دوران صلح» این ربطی به خارج ندارد به مفهومی که مورد سوال است نه سیاست خارجی است و نه جنگ است.
همه این ها یک امر داخلی است، فرهنگ یک کشور، اقتصاد یک کشور، کارخانه هایی که تأسیس می کند، مراکز تبلیغ که درست می کند، تمام این ها همین استراتژی است که برای مقابله با دشمنان خارجی است اما همه این ها یک امر داخلی است؛ اینجاست که باید این تعاریف را به اصطلاح ها تغییر داد. آنچه که مورد نظر ماست و مورد نظر دیگران هم باید باشد، سیاست خارجی با مفهوم استراتژی عمومی آن است، پس ملت ایران باید توجه داشته باشد که آنچه به نام سیاست خارجی گفته می شود همه استراتژی نیست، اطلاق و انتخاب این الفاظ اشتباه است، این خود بخشی از عملیات همین استراتژی را چه برای دولت های خارجی و چه برای ما انجام می دهد. این دو تا با هم متداخلند، آنکه عامش شامل است استراتژی عمومی ماست و یک بخشش هم آن چیزی است که ما به آن سیاست خارجی می گوئیم و وزارت خارجه ما عهده دار او است.
دیپلماسی چیست؟
می رسیم به اصطلاح دیپلماسی: سیاست خارجی چیست؟ دیپلماسی چیست؟ دیپلماسی یک تعریف لغوی دارد یعنی سیاست یا فن ارتباط با کشورهای خارجی. این معنی لغوی آن است اما یک تعریف اصطلاحی هم دارد و دیپلماسی اصطلاحاً به علم و فنی اطلاق می شود که روابط حسنه میان دوست ها را برقرار و نگهداری می کند. من یک تعریف دیگری برای دیپلماسی کردم، این تعریف شاید دقیق تر باشد «رفتار خارجی یک دولت از خلال ماموران رسمی آن». دیپلماسی بیشتر رفتار و سلوک یک دولت است که