آتلانتیک شمالی یک نیروی ضربتی استراتژیک در اروپای غربی تشکیل دادند.
در خاور دور، اقیانوس آرام، پیمان امنیت متقابل آمریکا با استرالیا، استرالیا نو، پیمان آمریکا و ژاپن، پیمان نظامی آمریکا و کره جنوبی در 1953 پیمان نظامی آمریکا و چین ملی در همان سال ها و سرانجام بعد از این مجموعه پیمان های نظامی، یک پیمان دسته جمعی در سپتامبر 54 به نام پیمان فرانسه، زلاند نو، استرالیا، فیلیپین، پاکستان، تایلند و سرانجام این خط دفاعی تشکیل شد؛ یعنی همان میدان جنگی که در قدیم جناح راست، جناح چپ و قلب داشت و یک کیلومتر هم مثلاً طولش بود، حالا هم همان طور است با این تفاوت که از آن سر دنیا تا فاصله جنوب‌شرقی هزاران کیلومتر و در اروپای غربی تا ترکیه است، که در اینجا وسط خط دفاعی منطقه خلیج فارس ایران و عراق خالی مانده بود. این خط باید پرشود به وسیله یک پیمان بغداد. پس از کودتای آمریکایی انگلیسی در 28 مرداد 32 این پیمان بسته شد. ابتدا انگلیس، عراق، ایران، ترکیه و پاکستان پیمان بستند چون این ها منطقه نفوذ انگلیس بودند.
ولی آمریکا به علت اینکه این پیمان ضعیف بود نمی توانست انگلیس را در این منطقه وزنه ای به حساب آورد. اینجا نقطه حساسی در این خط دفاعی بود، یعنی ارتش شوروی تهدیدش بیشتر از هر جهت در ایران و ترکیه بود. ایران و ترکیه را می توانست بگیرد و به خلیج‌فارس برسد، تمام منابع نفتی را تصاحب کرده و دور می زد. در اینجا خط دفاعی پس از پیمان «آتلانتیک شمالی»، پیمانی به نام «سافا» بسته شد. این استراتژی محدودسازی یک حلقه از زنجیره استراتژی ابرقدرت آمریکا پس از جنگ جهانی دوم است.
پس از آغاز دهه پنجاه دالس یکی از متفکرین نظامی سیاسی و وزیر خارجه آمریکا انتقاداتی بر این استراتژی نمود و تصحیح هایی در آن به وجود آورد، البته با پذیرفتن اصول کلی همین استراتژی، یعنی نه اینکه

نظر خود را ارسال کنید