نوع صادق آن طبیعی است مثل اشتها و نوع کاذب آن مصنوعی است مثل شهوت‌رانی. شهوت یک نوع شبهه در نظام ارزشی و اخلاقی است.
 اینان ایمان به غیب (ازجمله قوانین و نوامیس محتوم) نیاورده و از رذایل اخلاقی خویش دست‌بردار نیستند. در ایده‌های خود غرق اند و به آن‌ها عمل می‌کنند و در شهوات سیر می‌نمایند. هم پدیده‌های انکارناپذیر (غیب) را درک نمی‌کنند و هم در مسیرشان ایده‌آل‌های واهی (شهوات) را ملاک قرار می‌دهند.
 در این قسمت از خطبه صنعت تقسیم به کار رفته یعنی چون «لایُؤمنون بِغَیب پس ِیَعمَلونَ فی الشبهات و چون لایَعِفّونَ عن عَیبٍ پس یَسیرونَ فی الشَّهَوات.»
وقتی بنا شد که ملاک و الگویی چون نبی و رسول درکار نباشد ملاک‌ها به خود انسان برمی‌گردد و انسان ظلوم و جهول و هلوع طبیعتاً به خاطر نقایصی که در ادراک پدیده‌ها دارد و به خاطر عدم شناختی که از تفرد وی سرچشمه می‌گیرد ایمان به غیب و ازجمله همین قوانینی که حضرت یکی از آن‌ها را در ابتدای خطبه می‌آورد پیدا نمی‌کند لذا در ایده‌های خود غرق شده و شبهه‌ها را که عینیت خارجی ندارند ملاک قرار داده و بدان‌ها عمل می‌کند.
 از سوی دیگر چون ملاک اخلاقی و نظام ارزشی متقنی در خارج ندارد به نفس خود بازمی‌گردد و این نفس هم

نظر خود را ارسال کنید