امّا بَعد فَاِنَّ اللهَ لَم یقصِم جَبّاریّ دَهرٍ قطّ الا بَعدَ تَمهیلٍ وَ رَخاء.
اما بعد: فصل الخطاب است یعنی بین دو قسمت خطبه فاصله می اندازد و لذا قاعدتاً قبل از این واژه در خطبه حضرت امیر مقدماتی از حمد و ثنای خدا بوده که مُدوِّن (شریف رضی) برای اجتناب از اطاله کلام آن ها را حذف کرده.
قصم: نابودی، اهلاک، (وَکم قَصَمنا من قریة کانت ظالمة) اسم فاعل آن قاصم است.
جبر: در اصل جبر به معنای اصلاح چیزی با قهر و غلبه بوده است اما بعد دو معنای مجزا از هم از آن زائیده شده.
یکی جبر به معنای مطلق به هم پیوستن و اصلاح چیزی (جبر چبود بستن اشکسته را- تا به پیوستن رگ بگسسته را). (یا جابِرَ کُلُّ کَسیر)، جبر ریاضی نیز به همین معناست.
و دیگری جبر به معنای ظلم و اکراه، که کلمه جبار صیغه مبالغه از همین ریشه است (وَ خابَ کُلُّ جَبّارٍ عَنید)، (وَ ما انتَ عَلَیهِم بِجَّبار).