مسلحانه شرکت نکرده‌اند و روحیاتشان با روحیات آن‌هایی که در جهاد مسلحانه شرکت کرده اند، فرق دارد، آن که جهاد مسلحانه کرده است، آن که به چشم خود دید برادرش شهید شده و به خون خود گلگون گشته است، آن که دید دخترش را می‌کشند، یا پسرش را شکنجه می‌کنند روحیه‌اش روحیه دیگری است و به روحیه انسان مؤمن کامل نزدیک‌تر است. مجاهدینی که مبارزه مسلحانه کردند هرگز نسبت به کفار و مجرمین و نگهبانان رژیم امپریالیستی سلطنتی پهلوی رحمی به دل راه نمی‌دهند. آنان به ملت خودشان و به نسل آینده ترحم می کنند. آنان برای انقلاب دلسوزند. آنان "رحماء بینهم و اشداء علی الکفار"ند.
اما آن تیپ دیگر چگونه است؟ آن‌ها جای رحم و جای شدت را نمی‌دانند و نسبت به جنایتکاران تردید دارند، هنوز نمی‌دانند باید آن‌ها را مجازات کنند یا نه؟ گفتم که این‌ها در دولت هم وجود دارند. به همین دلیل بود که بعضی می‌خواستند آیین‌نامه‌هایی برای دادرسی در دادگاه انقلاب وضع بشود که خیلی از کارگزاران رژیم طاغوتی از کیفر اسلامی جان بدر ببرند و بعضی از افراد مهم دولت می‌گفتند که: باید بر بالای دادگاه انقلاب بنویسیم این آیه شریفه را " وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى" کینه نسبت به دسته‌ای شما را وادار نکند که نسبت به آن‌ها عدالت به خرج ندهید، عدالت ورزید که به خدا پروایی نزدیک‌تر

نظر خود را ارسال کنید