انقلابی را که مارکسیستها وعده میدهند که در جامعه سرمایهداری رخ میدهد انقلاب سوسیالیستی است. میگویند طبقه پرولتاریا کارگران جامعه سرمایهداری علیه طبقه سرمایهدار انقلابی به راه میاندازند و پس از پیروزی به حاکمیت مطلقه میرسند. توجه داشته باشید که دیکتاتوری پرولتاریا از خیلی جهات مثل رژیم سلطنتی است و بدتر از رژیم سلطنتی. در بعضی از این دیکتاتوریها روشی عمل میشود که در سلطنت مطلقه غیرمشروطه وجود دارد. روش قانونگزاری و برنامهریزی در دیکتاتوری پرولتاریا مثل سلطنت، کاملاً مطلقه است.
در جامعه اسلامی اگر فقها جمع شوند نمیتوانند یکی از قواعد یکی از اصول حقوقی را که مسلمانان به آن معتقدند تغییر دهند. کارشان محدود است به قرآن و سنت و مکتبی که تودههای مردم به آن ایمان دارند. به عبارت دیگر قانونگزاریشان اولاً قانونگزاری نیست، ثانیاً مشروط است و مقید. اسم رژیم مشروطه از همین آمده است جمهوری اسلامی درحقیقت یک جمهوری مشروطه است اما در دیکتاتوری پرولتاریا کسانی را که در مجلس سیاسی پرولتاریای حزب کمونیست نشستهاند هیچ چیز مقید نمیکند، کارشان شبه مطلقه است. این از آنجا ناشی شده که میگویند پرولتاریا یا احتیاج به قید و شرط ندارد چون طبقهای است که از کار خودش