جمهوری اسلامی وجود ندارد، چون تشریع و قانونگزاری نه حق کسی است و نه حق مردم.
اسلام میگوید:
مردم باید درباره نظامات حقوقی، درباره نظام اقتصادی جامعه، کلیات روابط اجتماعی، تحقیق کنند، مطالعه کنند و بر سر آن با هم توافق کنند. چنانکه مسلمانان وقتی به اسلام میگروند یا در صدر اسلام گرویدند، آزادانه و از روی تفکر و تدبر بر مجموعهای از روابط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و بر سر یک نظام حقوقی توافق کردند، توافق آزادانه و این لازمه ایمان به اسلام است. پس در حکومت اسلامی، کار اداره و حکومت براساس قوانین و اصول و روابطی که از پیش مشخص و فراهم است انجام میگیرد و قانونگزاری به مفهومی که در دیگر حکومتها هست وجود ندارد.
در جمهوری اسلامی از سلطه تشریع و قانونگزاری به آن مفهومی که در دموکراسیهای غربی هست یا در طول تاریخ وجود داشته یا در نظامهای دیکتاتوری یا در دیکتاتوری پرولتاریا و حکومت های سوسیالیستی و کمونیستی هست اثری نیست. این سلطه از نظر اسلام و مسلمین متعلق به خداست. مردم در کادر نظاماتی که مورد توافق جامعه است فقط می توانند قانونگزاری فرعی کنند که