ارتزاق میکند و اساساً استثمارگر نیست چون استثمارگر نیست حتماً خطاکار هم نخواهد بود و معصوم است. چرا معصوم است؟ برای اینکه طبق ماتریالیسم دیالکتیک و تاریخی، خطا، گناه، جنایت، جرم، اخلاقیات، خوی و عادات و رفتار آدم تابع وضعیت طبقاتی او است و وضعیت طبقاتی هر کس از طریق رابطهاش و رابطه خاصی که با وسایل تولید دارد و نقشی که در تولید دارد تعیین می شود.
افراد و طبقاتی که از طریق استثمار و مالکیت بر وسایل تولید ارتزاق می کنند دارای خوی و عادات ثابتی هستند و خوبی و عاداتشان فاسد است. آنهایی که از طریق کار ارتزاق میکنند و مالک نیستند خوی و عادات و افکار صالحی دارند، کارشان هم صالح است. به همین جهت است که در ماتریالیسم تاریخی آمده که اخلاق، روحیات، افکار و عقاید و فرهنگ و حکومت و حقوق رو بناست و زیربنا شیوه تولید و شرایط اقتصادی است. همه این مطالب بههمپیوسته است و باز به همین جهت است که مارکس می گوید وقتی پرولتاریا با دیکتاتوری خودشان به حاکمیت برسند جامعه بشر برای اولین بار در طول تاریخ آزاد می شود. باز به همین علت است که در دیکتاتوری پرولتاریا حاکمیت علاوه بر مطلقه بودن اختصاص به طبقه پرولتاریا دارد و دیگر طبقات جامعه از حق رای، از حق فعالیت سیاسی و از حق انتخاب نماینده یا