تحلیلی از شهادت استاد
بسمه تعالی
قَد مَکَرَ الَّذینَ مِن قَبلِهِم فَاَتی اللهُ بُنیانَهُم مِنَ القَواعِدِ فَخَّرَ عَلَیهِمُ السَّقفُ مِن فَوقِهِم وَ اَتیهُمُ العَذابُ مِن حَیثُ لایَشعُرُونَ. (نحل 26)
به درستی که کافران در گذشته نیز حیله هایی (برای از پا درآوردن حق) اندیشیدند ولی خداوند ریشه آنان را زد و زیر و رویشان ساخت و عذاب و بلای خود را از جایی بر آنها وارد ساخت که در فهمشان نبود.
ترور بزرگ استاد روزگار، علامه شهید، مطهری (قدس سره) ترور تفکر بود، ترور انسانیت بود و نه ترور یک شخصیت سیاسی.
قاتلان به حساب خود خواستند آن را یک ترور سیاسی جلوه دهند و با قتل ناجوانمردانه سرلشکر قرنی از یک مقوله اش به شمار آورند. ولی اگر از چند مورد استثنایی بگذریم تقریباً بطور عام و در همه جا حُقه آنان نگرفت و مردم به زودی به نیرنگشان پی بردند.
و چه دستپاچه و مبتذل شرکت علامه مطهری در شورای انقلاب را توجیهگر مساله دانستند، مگر نه اینکه خیلی افراد دیگر هم در آن شورا بودند؟ آنها چه بیشرمانه انگیزه ایدئولوژیک ترور را حتی در اعلامیه شان نیز نتوانستهاند پنهان دارند چه بهاصطلاح خیانت استاد را صرفنظر از جرم روحانی بودنش! با جمله «به خصوص از دید