ایدئولوژیک» بیان کردند و چه خوب مردم ما ناگفته نکته را دریافتند و تمامی شعارها در سراسر ایران پیروزی اسلام و نابودی چپ و راست و انگلهای بهظاهر مترقی اجتماع بود. اینک برای روشن شدن هرچه بیشتر حقایق این توضیحات را ضروری دانستیم.
زندگی استاد همه در یک هدف خلاصه میشد و آن "عرضه اسلام به دور از هرگونه پیرایش و آرایش" و دفاع از حریم مقدس "حقیقت" بود. به همین جهت استاد در سراسر زندگی در معرض انواع اتهامات کوچک و بزرگ و دشمنیها و بیمهریها بود. شاید درک حقیقت آنچنان که تصور میرود دشوار نباشد، دشواری اصلی داشتن شجاعت و صراحت در بیان آن است. استاد برای حفظ اصالت حقیقت با هیچکس نساخت و وارد هیچ زد و بندی نشد. همچنانکه در طول زندگی پربارش خود را تسلیم هیچ موجی و هیچ مدی ننمود.
آنچنان با تقوا بود که تقوایش جز برای معدود کسان آن هم به دشواری، احساس نمیشد. بزرگترین چیزی که استاد برای پاسداری از اصالت حقیقت با آن نساخت مریدبازی بود و مریدپروری که او مریدی برای خود نساخت، چه خشونتش در برخورد با ناراستی ها چیزی نیست که از چشمها پنهان مانده باشد. برای کوچکترین انحراف گاه با بزرگترین شخصیتهای اجتماعی در می آویخت و ذرهای از این کار هراس نداشت. آنچنانکه خود همیشه میگفت گناه اصلی او و استادش علامه طباطبائی (مد