کمنظیر بود؛ او چهره تکتک افراد دستاندرکار را میشناخت و درباره هر یک از دهها منبع تحقیق میکرد تا از خلوص انگیزه او مطمئن میشد. چهبسا سردمداران سیاست های استعماری را که دارای ظاهری خوش آب و رنگ بودند با شمّ دقیق خود تشخیص داده بود.
سرمایهداران عموماً دشمن درجه یک استاد بودند؛ چه كه استاد در جاذبه زر و زور آنها قرار نداشت. روح استاد برخلاف شایعات بدخواهان یک روح انقلابی بود، در مقابل نابسامانیها و کج رویها و در مقابل تبعیضها و ظلمها گاه بهقدری متأثر میشد که علیرغم طمأنینه و وقار روحی خاصی که داشت اندامش مرتعش میشد گویی کالبدش را ظرفیت تحمل این روح نیست.
هیچگاه در برابر مسائل سیاسی و اجتماعی بیتفاوت نبود و هیچگاه نیز موضع مذبذب و محافظهکارانه نداشت، همیشه دارای قاطعیت انقلابی بود و در تمام زندگیش ولو برای یک لحظه با رژیم کنار نیامد و برای یکبار هم تمکین نکرد، تنها عاملی که استاد را از شرکت فعال و علنی در مسائل سیاسی و اجتماعی بازمیداشت علاوه بر درک ضرورتهای عینی زمان که او را به کار مستمر شب و روز در امر تدوین ایدئولوژی اصیل اسلامی وامیداشت توصیهها و سفارش تمام آشنایان به دریای ژرف و اندیشه و دانش استاد بود که کار شما و رسالت شما در این مقطع چیز دیگری است.
خود استاد البته