آن کرد که بشکند سنتها و معیارهای انحطاط آفرینی را که تاریخ ستم و ستم تاریخ بر او تحمیل کرده بود و از حصار انگارههای تحمیلی سر بیرون کشد تا زمان را و تاریخ را و بشریت امروز را آنچنان که هست بشناسد و بکوشد که در راه تحقق وضع موعود رسالت الهی خویش را برعهده بگیرد.
***
در اینجا اشاره بدین واقعیت ضرورت دارد، که هیچگاه از آغاز تشکل و پیدایش حوزههای مقاومت انقلابی در تاریخ تشیع تاکنون مقاومت روحانیت در مقابل نیروهای کفر و ظلم بهطورکلی قطع نشده است و همانطوری که اشاره کردیم در سدههای اخیر مقاومت های شورانگیز و پراکندهای از جانب روحانیت به شکل گدازههای متناوب یک کوه آتشفشانی، سکوت حاکم بر شرق را درهم شکسته است که بهعنوان نمونه از حماسه رژی و قیام سید جمالالدین اسدآبادی و مقاومت شگفتانگیز شیخ فضلالله نوری و قیام مسلحانه نواب صفوی یاد کردیم ولی هیچ گاه این جرقهها نتوانسته بودند سینه ظلمت را آنچنان که امروز از هم شکافته شده است، بشکافند و حکومت سیاهی و تباهی و زور و زر و تزویر را از هم فرو بریزند و اینک در این فرصت تاریخی، روحانیت باید رسالت تاریخی و عظیم خویش را بازشناسد و مسئولیت خود را برای تداوم این روند انقلابی به دوش بگیرد.
***