و به زهد مسلح میکند برای حضور در سنگر مبارزه سیاسی برای تحقق حکومت الهی و آزادی انسان از تسلط جابرانه حکام و سلاطین و همه زورمندان زمین است. بدون مبارزه سیاسی، آن دو پایه اساسی نیز بهخودیخود فلج میشوند و از کار میافتند. علم برای علم و زهد و برای زهد نوعی شرک و بتپرستی است. علم و زهد برای خودسازی و برای مبارزه سیاسی و اجتماعی، مبارزه سیاسی و اجتماعی نیز برای خدا و برای تحقق دستورات الهی در جهان است این رسالت همه مسلمانان و بهویژه وظیفه مستقیم روحانیت دوران انقلابی کنونی است.
یک عنصر روحانی باید رسالت خود را عمیقاً و دقیقاً درک کند و بفهمد. او باید بداند که در کدامین سوی زمان و در کدامین مرحله از تاریخ ایستاده است. او باید بداند که ثمره صدها سال کوشش و رنج و شکنجه و زندان و شهادت و ایثار و مبارزه در وجود او متجلی شده است. به او نباید از این هم به سادگی عبور کند و بگذرد. او وارث آدم، وارث نوح، وارث محمد، وارث علی، وارث فاطمه و بالاخره وارث حسین است اگر به راستی ادامه رسالت حسین را در تاریخ برگزیده باشد.
یک عنصر روحانی باید محمدوار نشست و برخواست کند. با مردم در آمیزد و مظهر خلوص و صفا و صداقت و به ویژه تواضع باشد. جای ویژه ای ننشیند از هرگونه استکبار به شدت پرهیز داشته باشد. در مردم و با مردم و از مردم و برای مردم باشد. با هر گونه