می‌آید و روستاها به‌صورت واحدهای فعال تولیدی هم هویت زلال و خالص اسلامی می‌یابند و هم حرکت و راندمان و پویش تند اقتصادی و بدین صورت، در مسجد، دین و دنیا، عبادت و کار، به یکدیگر گره خورده و امید ضدانقلاب برای ایجاد هرج و مرج در روستاها نیز یکسره به یاس مبدل می شود.
 یک عنصر روحانی بایدحسین وار خود را آماده هرگونه گذشت و ایثاری در راه خدا بنماید. مسلماً مردم به یک عالم ربانی و روحانی بدان گونه نگاه نمی‌کنند که به یک پزشک و به یک مهندس. این قیاس بی‌موردی است که از سوی پاره‌ای صورت می‌گیرد و ادعا می‌کنند که چون دنیای تخصص است و امروزه متخصصین تخصص خود را به دست می‌گیرند و هر که گران‌تر خرید می فروشند یک روحانی نیز یک متخصص و بدین صورت است که حضور او در جامعه فلسفه وجودی خویش را تبیین می‌نماید. نه، نه نه! اصلاً فلسفه وجودی روحانی درهم شکستن ساخت کنونی ارائه تخصص در جامعه است نه جذب این ساخت جهنمی شدن، یک روحانی اگر نمی‌تواند زهد را و زندگی علی‌وار و ایثار حسین‌وار را برگزیند خیلی راحت می‌تواند عمامه را ببوسد و کنار بگذارد. تو که لباس پیغمبر را پوشیده ای با این پوشش ادعا می‌کنی که برای ادامه مبارزه به منظور تحقق رسالت محمد (ص) آماده هرگونه فداکاری هستی و تو مسلماً باید در این ادعا صادق باشی، نباید؟

نظر خود را ارسال کنید