نمودهاند، نتوانستند نظام و ماهیت جعفری این حوزههای انقلابی را بنفع خود یکسره تغییر داده و این کانونهای جوش و خروش و قیام را در اختیار خود بگیرند.
حدیث مقاومت این حوزه های انقلابی که همیشه وضع موجود را به نفع وضع موعود نفی میکردهاند و موتور حرکت انقلابی شیعه در طول تاریخ میبودهاند مشروح تر و مشهورتر از آنست که کسی بتواند آن را نفی کند. بهعنوان نمونه میتوان از حماسه رژی و قیام سید جمال اسدآبادی و مقاومت انقلابی شیخ فضلالله نوری و قیام نواب صفوی و مقاومت آیتالله کاشانی و بالاخره انقلاب اسلامی به رهبری پیامبرگونه امام خمینی یاد کرد.
در سالهای اخیر، استعمار جهانی که از محو این کانونهای انقلابی بهطورکلی مایوس شده بود و آزمون بزرگ او در این زمینه (در دوران نوکری رضاخان) به شکست کامل منتهی شده بود در مقابل حوزههای علمیه ترفندهای خاصی را برگزید که از آنجمله:
1- خلق تز جدایی دین و سیاست و بهاصطلاح خانهنشین کردن و مقبره نشین کردن دین.
2- تبلیغات گسترده علیه حوزههای علمیه و جامعه روحانیت به عناوین گوناگون.
3- محصور کردن و محدود کردن روحانیت و نابود کردن