است. در منطق سیاسی اجتماعی اسلام کسی که امکانات سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی را در اختیار میگیرد باید افراد فرصتطلب و کامجو را از مواضع قدرت براند راه صلحا و پاکان را برای هدایت اعمال قوای سیاسی و نظامی و اقتصادی و فرهنگی مملکت در جهت منافع محرومین و مطابق دستورات اسلام هموار بسازد و جو اجتماعی را برای همکاری و همدردی و هم آهنگی تودههای مردم مساعد نگه بدارد و درعین حال از انجماد و فساد و بیدردی و خودکامی صاحبان مسند و منصب به شدت جلوگیری نماید.
این است که علی وقتی میشنود یکی از استاندارانش پای سفره رنگینی نشسته است بهشدت خشمگین میشود و بر او می آشوبد و او را تقبیح می کند که چرا پای سفره ای نشستی که بر آن فقرا و محرومین و مستضعفین راه نداشتند، یعنی چرا پای در دایره زندگی بسته گروه مستکبر گذاشتهای و با آنها نشست و برخاست کردهای و آقایان وکلا، خوب گوش خودتان را (خودمان را) باز کنید مخاطب علی نیست؟ ما که مدتها دم از برابری و برادری، حکومت عدل علی زدهایم ما که مدتها شعار دادهایم، ما تشکیل جمهوری اسلامی چهره راستین اسلام را به جهان نشان داده و ثابت خواهیم کرد تنها راه نجات بشریت اسلام است ما که دم از قاطعیت علیوار زدهایم آیا علیوار زندگی می کنیم چرا فقط شعار میدهیم؟