روحانیت اگر چنان چه مجهز باشد به علم و به زهد و مسلح باشد مبارزه مکتبی (نترسی رفیق! بله، مکتبی!) و در راه اسلام از جان و خون خویش بگذرد، بی تردید انقلاب را و تاریخ را و بشریت را به جلو رانده است.
در این رابطه باید موضوع روحانیت را در مقابل کلیت انقلاب و نیز در رابطه با نهادهایی انقلابی از قبل پاسداران و جهاد دادگاههای انقلاب و احزاب و گروههای خط امام و نیز نهاد های کشوری از قبیل ساخت اداره کشور و بوروکراسی و قوای مجریه و قوای مقننه و قوای قضاییه و... بررسی کرده و تجزیه و تحلیل نمود این یک ضرورت انقلابی است.
روحانیت و انقلاب:
در این واقعیت هیچ تردیدی نیست که نقطه انقلاب ایران در حماسه تاریخی پانزده خرداد که طی آن دهها هزار نفر به شهادت رسیدند، بسته میگردد و مبارزه سلحشورانه خلق مبارز و مسلمان ایران برای تحقق اسلام (بله آقا! تحقق اسلام، میفهمی؟ تحقق اسلام!) در طول سالهای سیاه خفقان محمد رضاخانی ادامه مییابد و ادامه می یابد و بهصورت عریان و صریح چهره خونین و آفتابگون خود را در حوادث سالهای 56 و 57 نشان می دهد و بالاخره با نزدیک به صد هزار قربانی و شهید و بیش از صد هزار معلول در سال 1357 به پیروزی میرسد و رژیم خونخوار