دریافته‌اند که رنج و درد و محرومیت‌ها و خواسته‌های پا برهنه‌ها و زاغه‌نشینان را عمیقاً درک کنند و خودشان را از سنگر مستضعفین و جبهه محرومین بدانند و با مصیبت‌هایی که بر این مردم بی‌پناه رفته است عمیقاً آشنا باشند بدین‌گونه است که نماینده آگاه مجلس شورای اسلامی دوران انقلاب با ضرورت محو هر دیواری بین خود و مردم را کاملاً احساس کند. این دیوار الزاماً از آجر نیست، از تشریفات است، از زندگی لوکس استکباری است از بینش شرک آمیز است، از خودمحوری و خود همه انگاری است، از هر نوع روحیه برتری جویانه‌ی شیطانی است. یک نماینده آگاه و مسلمان در دوران انقلاب اسلامی باید زندگی خودش را در همه سطوح و زندگی توده مردم پیوند بزند و با آن‌ها جوش بخورد و بالاخره با مردم یکی شود و بتواند درد و رنج و مهر و کین مردم را عمیقاً و دقیقاً احساس کرده و در جهت دفاع از حقوق مردم درمقابل زورمندان خارجی و زرمندان و تزویر محوران داخلی دفاع نماید.
 بی‌شک شیوه زندگی استکباری و شیطانی، بینش استکباری و شیطانی را نیز بر انسان مسلط و مستولی می‌گرداند، در کاخ‌ها نمی‌توان، نمی‌توان، نه نمی‌توان، برای کوخ‌نشینان خدمت و کار کرد.
 این باور غرب‌گرایانه را باید از اذهان خود بشوییم و به دور بریزیم، دولت موقت این انگاره که این تشریفات و این

نظر خود را ارسال کنید