این قانون بعضی از روشن‌فکرها انتلکتوئل هستند اما برخی نه و برعکس بعضی از انتلکتوئل ها روشن‌فکر هستند و بعضی شان نیستند.1
 «روشن‌فکر به وسیله ترجمه و کپیه و تقلید به وجود نمی‌آید به وسیله آن‌ها تحصیل کرده به وجود می آید. دکتر و مهندس معمار به وجود می آید ولی روشن‌فکر به وجود نمی‌آید. روشن‌فکر کسی است که جور تازه‌ای بیندیشد اگر سواد ندارد نداشته باشد، فلسفه نمی‌داند، نداند فقیه نیست نباشد، فیزیکدان و شیمیست و مورخ و ادیب نیست نباشد ولی زمانش را حس کند، مردم را بفهمد و بفهمد که اکنون چگونه باید بیاندیشد و بفهمد که چگونه مسئولیتی را باید حس کند و براساس این مسئولیت فداکاری داشته باشد.»2
 حال که واژه روشن‌فکر به مفهوم حقیقی آن تا حدی روشن شد، بد نیست که بدانیم اصولاً روشن‌فکر در اروپا چگونه و در چه زمانی به وجود آمد و روشن‌فکران ایرانی تا چه حد تحت تأثیر روشن‌فکران اروپایی و اصولاً جو حاکم بر غرب قرار گرفته‌اند.
 شهید بزرگ دکتر شریعتی می‌نویسد:
«روشن‌فکر در اروپا در قرن 17 به وجود می آید، در

نظر خود را ارسال کنید