در قلب این جامعه بتواند منفجر شود، اسلام باید بهعنوان ارتجاع و مخالف ترقی و تجدد و تمدن به دست میرزا ملکم خانهای زمان از سر راه کنار رود تا بانکها و کمپانیها و کارتلها و تراست ها، بیهیچ مانعی و مزاحمت تعصبی وارد شوند، زیرا این میرزا حسن شیرازی مجتهد غیر متجدد است که با تمام قدرت و شعور مذهبی در برابر کمپانی رژی که برادر کمپانی هند شرقی بود- می ایستد و با اعلام از اکنون استعمال تنباکو در حکم جنگ با امام زمان است توده مردم متعصب مذهبی را بر کمپانی میشوراند و حتی حرم قاجار را بر پادشاه قاجار که خود امتیاز داده بود چنان خیره می کند که در قصر خودش برایش تنباکو هم نم نمیکنند!
و این آن متعصب مزاحم مذهبی دیگر سید جمال است که میترسد و احساس خطر میکند و فریاد میزند، میخواهند در اینجا بانک وارد کنند! آری، بانک!
و ما ادریک ما البانک؟!
آری، باید مذهب از اذهان زبدگان و گروههای برجسته و پیشرفته جامعه کنار رود تا برای ورود مذهب بازار و بردگی جدید جا باز شود و ملتی که ذهنیت خلاق و نبوغ آمیزش، در تاریکستان قرون وسطی،