مقدمه
چندی پیش پدر یکی از دوستان که به ظاهر مرد با مطالعهای مینمود. در یک نشست دوستانه صحبت از روشنفکر و روشنفکری میکرد؛ دیگران که چشم به دهانش دوخته بودند و گوش به گفتارش، رشته کلام را از او گرفتند و نشست آن روزمان را به جلسه بحث و گفتگو کشاندند. بحث بر سر این بود که روشنفکر واقعی کیست؟ و روشنفکران چه نقشی در جامعه میتوانند داشته باشند.
پدر دوستمان میگفت به نظر من هر کس بتواند وارد دانشگاه شود و کتابهای علمی و اجتماعی مطالعه کنند بدون شک میتواند روشنفکر خوبی برای جامعه اش باشد. چراکه او راهحل مشکلات را در کتابها خوانده و نظریات دانشمندان مختلف شرق و غرب را در حل مسائل حیات بررسی کرده است و درنتیجه میتواند تا حد زیادی پاسخگوی نیازهای جامعه اش باشد.
او مثال می آورد که مجید آقای خودمان را نگاه کنید (یکی از دوستان غایب در جلسه)، که ماشاءالله