توجیه خویش و دیگرانند و زیستن به‌تنهایی قانعشان نمی‌کند.13
جلال درباره روشن‌فکرانی که تحت تاثیر جو حاکم بر غرب قرار گرفته‌اند می‌نویسد:
 یک واقعیت موجود است و آن این‌که روشن‌فکر غرب‌زده ما به وسوسه حکومت‌های وقت از همان اول که در فرنگ درس خواندن و از فرنگ برگشتن را آموخت شروع کرد به لامذهبی، از کتاب، جلال الدوله و آثار ملکم خان بگیر تا آثار کسروی و از جنجال بهائی‌گری بگیر تا حرف و سخن اصلی حزب توده، اغلب روشن‌فکران و نهضت‌های روشن‌فکری ندانسته و نسنجیده عَلَم مخالفت با مذهب و روحانیت را برداشتند، در حالی که خواهیم دید که چنین حقی نداشتند.14
او در مورد عملکرد روشن‌فکران در قبال روحانیت ضمن هشدار به دولت‌ها می‌نویسد:
 تا وقتی مذهب رسمی مذهب جعفری است، دولت‌ها حق ندارند مذهب را فقط با اسمش بپذیرند و مؤسساتش را تعطیل کنند و پیشوایش را تبعید کنند! و مهم در این قضایا این است که روشن‌فکران نیز به این حق‌کشی ها رضایت داده‌اند به این دلیل که هرگز صدایی به مخالفت برنیاورده‌اند. و همیشه با یک دنباله‌روی

نظر خود را ارسال کنید