من هیچ‌گاه نگاه نفرت آمیز آن دختر جوان را به هنگامی که از راه خویش برمی‌گشت از یاد نمی‌برم. او از ترس چیزی به زبان نیاورد. اما حرکات چهره‌اش حکایت می‌کرد که مگر چه شده! مگر چه خبر است! و چرا باید برگردم!
 مردمی که در پیاده‌رو بودند و حرکت اتومبیل های ما را می‌دیدند نمی‌دانستند ما چه کسی هستیم. گمان مسلط بر ذهنشان این بود که موکب سران حزب کمونیست یا همان مقامات بلندپایه دولتی است! زیرا موکب و اتومبیل های ما و جریان حرکتش با آن‌ها فرقی نداشت. کمتر دیدیم مرد یا زنی درحالی‌که به ما می‌نگرد لبخندی از احترام به لب آورد یا نگاهی از محبت و تکریم داشته باشد بیشترشان حتی ما را لایق یک نگاه هم نمی‌دانستند. نفرت و خشم آنان نسبت به حکامشان بسیاری اوقات احساس می‌شد...

 پنهان کردن حقایق از مردم
اصل اساسی در سیاست اطلاعاتی و تبلیغاتی شوروی پنهان کردن واقعیات جامعه و دولت از مردم کشور و ملل جهان است. برهمین اساس است که هر باز هر بازدیدکننده خارجی را به‌شدت محدود می‌کنند و تحت کنترل درمی‌آورند و او را از یک کانال حساب‌شده و ثابت عبور می‌دهند و...
 واقعیات جهان خارج و بسیاری از حقایق داخل کشور را نیز از مردم شوروی پنهان می‌کنند.
 هنگامی‌که در شهر تاشکند با اتومبیل گردش می‌کردیم دیدم شهردار یک‌ریز از تولیدات هنگفت کشاورزی و صنعتی ازبکستان حرف می‌زند... از او پرسیدم: اگر شما این‌همه محصول کشاورزی دارید پس چرا هر سال میلیون‌ها تن گندم از آمریکا می‌خرید؟ سراسیمه گفت: نه، ما چیزی از آمریکا نمی‌خریم! ما بهترین گندم‌ها را آن هم به مقدار زیاد داریم. گفتم: همه دنیا می‌دانند که چندین سال است شما از امریکا گندم می‌خرید و امپریالیسم آمریکا این احتیاج حیاتی شما را به گندمش وسیله فشاری علیه شما ساخته است. امسال هم که حاضر نشده به شما گندم بفروشد مجبور شده‌اید از آرژانتین و دیگر کشورها بخرید.
 گفت: ما بهترین گندم‌ها را داریم. آنچه از امریکا می‌خریم خوراک دام

نظر خود را ارسال کنید