گفتند: تکه زمینی است مال پیرزنی که حاضر به فروش آن نشده است و شهریار نخواسته آن را به زور از او بستاند. گفت: آن نقص و کجی از همه جای این کاخ زیباتر است!
 در این پدیده که روحیه عشق به تجملات و کاخ و زرق و برق و تفاخر به آن باشد فقط قضاوت اخلاقی مطرح نیست تا بگوییم این مفسده اخلاقی در شوروی مثل آمریکا و انگلیس وجود دارد. قضیه بسیار مهم‌تر از این‌هاست؛ مسئله این است که طبق تفسیر مارکسیستی از پدیده‌های اجتماعی و از روحیه و اخلاق این پدیده که در دوره به‌اصطلاح فئودالی و دوره سرمایه‌داری دیده می شود قاعدتاً در دوره سوسیالیسم آن هم پس از آنکه نسل تازه‌ای به دنیا آمده است نباید دیده شود و رهبری حزب کمونیست نباید آلوده به آن باشد!
 واقعیت مهم و قابل‌توجه این است که ماتریالیسم تاریخی بی‌اساس است و پدیده‌های جامعه شوروی بر بطلانش هم‌داستانند.
 ساختمان عظیم دانشگاه مسکو را استالین با همین روحیه ساخته است به این دلیل که آن زمان میلیون‌ها زحمت‌کش بی‌خانه و کاشانه بوده و در خانه‌های گلی و آلونک زندگی می‌کرده اند. امروز هم در مسئله خانه دو اتاق برای میلیون‌ها تن از مردم شوروی مسئله است. با این‌حال در تاشکند ساختمانی بزرگ برای کنفرانس‌های حزبی ساخته‌اند که صدها میلیون تومان خرج برداشته است. کاشی سمرقندی که در تاشکند ساخته‌اند در آن به کار رفته است. در طبقه پائین 2700 و در بالا 1000 صندلی دارد و در هر صندلی دکمه‌هایی تعبیه شده است که شخص می‌تواند با فشار دادن آن به یکی از دوازده زبان، گفتار سخنران را بشنود. پرده سن آن بزرگ‌ترین و زیباترین پرده سن اروپا است. نورافکن‌های رنگین که منظره صحنه را تغییر می‌دهد. لوسترهای عظیمی که هر یک سه تن وزن دارد. و تزئیناتی که خرج بسیار برداشته است. در همین حال محله‌هایی در تاشکند هست که دولت تازه تصمیم گرفته خرابش کند و بدین منظور به دورش دیوار کشیده است! متروهای مسکو و تاشکند و... تظاهر دیگر همین روحیه است.
 در تاشکند به بازدید از سافخوز (یا مزرعه اشتراکی) پای آریگ رفته بودیم. مرکز اداری آن یک ساختمان آجری دوطبقه است. به خاطره بازدید ما در

نظر خود را ارسال کنید