مسافرت ما به شوروی و به ازبکستان نتیجه بهتری بدهد مسئلهای را با شما درمیان میگذارم که تاکنون با مقامات رسمی و دیگران مطرح نکردهام. زیرا این مسئله با جمهوری ازبکستان و شما بیش از دیگر جمهوریهای شوروی مرتبط و در تماس است. امیدوارم آنچه را در اینجا میگذرد در مسکو و در سطح دولت مطرح کنید، و آن مسئله افغانستان است.
پدر و مادر من در شهر هرات به دنیا آمدهاند. ما با مردم افغانستان تاریخ مشترک، دین مشترک و سرنوشت مشترک داریم. من اکنون 17 پسرعمو در شهر هرات دارم. میان هرات و مشهد- که محل تولد من است- فاصله چندانی نیست، که هرات مدتها پایتخت ایران بوده است و مدتها شهر غزنه که صدها کیلومتر از مرزهای کنونی ما فاصله دارد پایتخت ما بوده است. امپریالیسم انگلیس در 125 سال پیش ناوگان خود را به خلیج فارس آورد و بنادر ما را تهدید و گلولهباران کرد و دولت وقت ایران را مجبور به امضای معاهده پاریس ساخت که در آن دولت ایران به جدایی هرات و کل افغانستان از ایران رضایت داده است. این ورق پارهی تحمیلی امپریالیسم انگلیس هیچ واقعیت و حق و مشروعیتی را تغییر نمیدهد و نمیتواند یک ملت را قطعه قطعه و از هم جدا یا با هم بیگانه کند.
آنچه در سال گذشته به وسیله شما در افغانستان انجام گرفت اشغال نظامی یک کشور و سیطره بر یک ملت ضعیف است. بر اثر اقدام شما اکنون 2 میلیون و چهارصد هزار افغانی به ایران هجرت کردهاند و در کشور ما زندگی میکنند. چند میلیون در پاکستان قرار گرفتهاند. هرچند روز یکبار از سازمانهای افغانی و از مردم عادی غیر متشکل پیش من میآیند و مشکلات و مصیبتهای خود را با من در میان میگذارند. ما باید برای این عده خوراک، مسکن، لباس، پزشک و دارو تهیه کنیم. ما چند هزار نفرشان را در اردوگاه نگهداری میکنیم اما نمیتوانیم همه آن جمعیت را در اردوگاه مقید و محصور کنیم. آنان جمعیت کوچکی نیستند بزرگتر از مردم فلسطین اند.
دهها هزار نفر از آنان جوان با شرف و متدینی هستند که نمیخواهند به نظام اجباری بروند و به لشکر کفر بپیوندند و به روی هموطنان خویش اسلحه بکشند. آنها اکنون به کار سخت مشغولند و از مزد کمی که میگیرند چیزی ذخیره میکنند و به نهضت آزادیبخش انقلابی اسلامی خود میدهند