آقای کوزنتسف انصاف میگوید: «شما در اظهارات خود به موضوع ملیت ها اشاره کردید»! دانستم که مدتی باید گوش به قرائت انشاء ایشان بسپاریم و به ترجمهای که مترجم کمونیست ها با لهجه افغانی می کند! طاقت نیاوردم و حرفش را بریدم و گفتم:
اجازه میدهید راجع به این مطالب صحبت کنیم؟
گفت: بفرمایید.
گفتم: «درست می گویید که تبادل نظر ما و شما مفید است. انقلابها مسائل و مشکلات مشابهی دارند. شما گفتید که پس از انقلاب اکتبر با مداخله خارجی روبرو شدید و مجبور گشتید با دولت 14متجاوز مقابله کنید. آری، دشمنان هر ملتی پس از آنکه ملت انقلاب کرد در کارش مداخله و به آن تجاوز میکنند. امپریالیسم آمریکا پس از آنکه نتوانست از داخل ایران و به وسیله بقایای ضدانقلاب، نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کند به وسیله رژیم دیکتاتوری و ضد ملی و نژادپرست بعث عراق به ما تجاوز نظامی کرد و مناطقی از میهن ما را اشغال کرد. متأسفانه ساز و برگ و تسلیحات ارتش متجاوز و اشغالگر بعث روسی است. از طرفی شما خود را طرفدار مظلومین و ملل مورد تجاوز میشمارید. اما در این جنگ بیطرفی اختیار کردهاید. انقلابی بودن و یار و طرفدار ستمدیدگان بودن مستلزم این است که در برابر متجاوز و ستمگر بایستیم نه اینکه تماشاگر دفاع مقدس یک ملت مستضعف و انقلابی در برابر امپریالیسم آمریکا و مزدورانش در منطقه امثال رژیم صدام و سعودی و اردن باشیم. موضع شما در قبال تجاوز مسلحانه که از طرف امپریالیسم آمریکا به ما شده است چیست؟»
رفیق کوزنتسف گفت:
«شما مایلید موضوعات را یکایک مورد بحث قرار دهیم یا من همه را بگویم بعد شما درباره آنها صحبت کنید؟»
گفتم: هر طور شما مایل باشید.
و او به خواندن نوشتههایش ادامه داد... سرانجام رسید به مسئله جنگ ملت انقلابی ایران با رژیم مزدور متجاوز بعثی عراق و گفت:
«رهبران شوروی با توجه زیاد مراقب این منطقه هستند و کوشش دارند که در این کشمکش هرچه زودتر راهحلی پیدا شود. این برخورد که بیش از