به ماتریالیسم تاریخی و جبر مادی تاریخ معتقدند. علمداران حزب ماتریالیسم تاریخی، من و شما انسانها را بازیچه تاریخ می دانند.
من و شمای مسلمان عقیده مان این طور نیست، قرآن می گوید: ای انسان تویی سازنده تاریخ و آینده، قیامت و بهشت و دوزخ هم بدست تو ساخته میشود.
 اگر ما بخواهیم سازنده تاریخ باشیم مگر تک تک و تنها میشود؟ بس است، ما از تاریخ چند بار باید درس بگیریم؟ «لایُلدَغُ المومِنُ من جُحرٍ واحدِ مرتین» (1)

انسان مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود.
 چند بار میخواهیم سرنوشتمان را دچار گزند و آسیب کنیم؟ ما باید نیروهایمان را متشکل کنیم. ما باید سازماندهی داشته باشیم. با سازماندهی است که میشود بهتر رهبری کرد. ما در کل جامعه یک مقام رهبری داریم که همان ولایت فقیه است که در قانون اساسی نیز آمده است. ولی وقتی رهبری ولایت فقیه تصمیم میگیرد آیا با بی سازمانی میشود آن تصمیم ها را اجرا کرد؟ یا با سازماندهی و تشکل؟
 خوب، جواب روشن است که وقتی میخواهیم همان نقطه نظرهای رهبری و خطوط کلی که رهبری ترسیم میکند یا تصمیمات جزئی حساس فوری را که در یک مواقع حساس میگیرید یا اعلام میکند، اجرا کنیم باید با حوادث مقابله کرد و برای این کار به متشکل بودن سخت نیازمندیم. منتها تشکل دو جور است. برادرها و خواهرها روی این نکته خیلی توجه کنید.
تشکل دو جور است: یکی ضد خدا و ضد اسلام و یکی خدایی و اسلامی است. ما اینجا باید چشم و گوشمان را باز کنیم. تشکل ضد خدایی و اسلامی، آن تشکلی است که عده ای دور هم جمع بشوند و بگویند آقا آدم خوب کجا پیدا میشود؟ البته در داخل ما! بیرون چطور؟ خبری نیست! آقا اندیشه خوب کجا پیدا میشود؟ اگر بخواهی سراغش را بگیری بیا همینجا! دور و بر ماها، آن طرف تر چطور؟ نه بیرون ما دیگری خبری نیست! آقا برنامه ریزی خوب کجا پیدا میشود؟ فقط بین ما! آن طرف چطور؟ نه آن طرفها کسی عرضه ندارد! آقا اخلاص در نیت کجا پیدا میشود و البته در جمع ما، در بیرون جمع شما چطور؟ آنها همه شیطانی و اهریمنی فکر می کنند.


(1):در ص 38 سفینة البحار ج 1 بجای یلدغ کلمه لایلسع آمده.

نظر خود را ارسال کنید