دریافت من این است که ما در عین قبول اصل مالکیت شخصی در عین اعتقاد و احترام به آثار مشروع مالکیت، در عین اعتقاد به اینکه اقتصاد دولتی نمی تواند یک اقتصاد متناسب با انسان آزاد باشد در عین آنکه معتقدیم باید بخش خصوصی آزاد و خصوصی در نظام اقتصادی هر چه بیشتر دامنه داشته باشد در عین همه اینها معتقدیم این وضع موجود و این فاصله فراوان درآمدها و زندگی ها به هیچ عنوان با عدل اسلامی سازگار نیست.
این خیابان ما این بازار ما، خیابان و بازار اسلامی نیست، این گرانی روز افزون ارزاق این هیچ چیزش به اسلام نمی خورد. نگو آقا می فروشیم بعد خمسش را میدهیم، مسجد هم با آن می سازم، نه آقاجان تو گران نفروش خمسش را هم نمی خواهم بدهی، مسجد هم نمی خواهم با آن بسازی. این سیستم توزیع کالا که امروز وجود دارد به نام سیستم آزاد توزیع کالا این فقط برای پولدارها آزاد است برای بی پولها کمال تنگناست و پیشنهاد قاطع من آن شب این بود که جمهوری اسلامی سیستم تازه ای را ابتکار کند و اختراع کند که هرچه داریم در این مملکت برای خوردن و پوشیدن و نوشیدن و زندگی کردن اینها را سر یک سفره گسترده بگذارند و همه این مردم در کنار آن سفره بنشینند تا بتوانند برادروار زندگی کنند.
نمی شود که در یک خانه هفته ای یک بار هم گوشت نیاید و خانه دیگر همه روز گوشت مصرف کنند. لذا گفتم از همسرم و فرزندانم میخواهم که در این راه پیشگام شوند، آنها هم هفته ای دوبار گوشت بیشتر نمی خورند هفته ای یک بار گوشت بیشتر نمی خورند، هفته ای چهار روز ظهرها من خودم خانه نیستم اصلا، یک چیزی می آورند می خوریم گاهی هم که چیز نمی آورند مثل پریروز ماست و خیار می گیریم با نان می خوریم، چه عیبی دارد؟ چه اشکالی دارد آخر؟
ما راهی امروز جز این نداریم اگر بخواهیم با آمریکا بجنگیم و این جنگ را تا پیروزی کامل بدون هیچگونه سازش ادامه بدهیم باید لااقل هر چیز داریم برای همدیگر باشد. نمی دانم چطور این عرض روشن من یکجورهای دیگر درباره اش اظهار نظر شده من هم که نمی خواهم فعلا با این حرفها

نظر خود را ارسال کنید