خداپرستی و آئین حق پرستی است. حزب جمهوری اسلامی بر این اساس بوجود آمد که همه مواضع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ما، همه مواضع عاطفی و رفتاری ما بر مبنای عشق بخدا تنظیم گردد.
این اصولی ترین مواضع این حزب است، خدا در معرفت حاکم بر حزب مجموعه طبیعت نیست، خیلی ها هستند که میگویند: «خدا»، ولی وقتی حرفشان را می شکافی می بینی به مجموعه این طبیعت هماهنگ یگانه می گویند: خدای یگانه، می گویند بنگر به این هستی یکپارچه هماهنگ موزون، این است آنچه در جهان بوده است و هست و خواهد بود. خدایش میشود طبیعت سراسری هستی در بعد زمان و مکان با وحدت و هماهنگی اش. توحیدش، توحید طبیعت و وحدت طبیعت است.
هستند کسانی که طبیعت را خدا نمی دانند اما قانونمندی ثابت حاکم بر طبیعت را خدا می دانند، میگویند این طبیعت خودش خدا نیست ولی می نگری قانون ثابت جاودانی هماهنگ حاکم بر جهان طبیعت را؟ او خداست، می بینی که همیشه آب در صفر درجه حرارت یخ می بندد؟
می بینی که آب همیشه در 100 درجه حرارت جوش می آید؟ می بینی که همیشه ترکیب اکسیژن و ئیدروژن با فرمول منظم، آب به وجود می آورد، می بینی که همیشه خورشید از مشرق سرمی زند و در مغرب رخ پنهان می کند؟ این قانون مندی ثابت یگانه حاکم بر طبیعت، خدای یکتا است، ولی از دیدگاه ما این جهان طبیعت یگانه هماهنگ و آن قانونمندی ثابت حاکم بر هستی هیچ یک خدا نیستند. جهان طبیعت مخلوق خداست و جلوه خدا.
قانون ثابت حاکم بر طبیعت تجلی اراده و مشیت خداست. خدای آن هستی ازلی و ابدی است، آن چشمه جوشان فیاض هستی که جهان طبیعت انسان و طبیعت و قانون حاکم بر انسان و طبیعت تجلی و جلوه اویند. این هم موضع اساسی است که ما در معرفت جهان داریم.
موضع دیگر ما این است که ما پیامبران را انسانهای زنده برگزیده ای میدانیم که خدا به آنها یک امتیاز داده یک چیز اضافی