می دید و می شنید و با دلش می پذیرفت. عینا همانجور که شما الان دارید عرایض مرا می شنوید، همانطور که شما من را الان می بینید پیغمبر(ص) رسول امین الهی را می دید و لذا در روایات متعدد آمده است که: من می بینم آنچه را تو نمی بینی، من می شنوم آنچه را که تو نمی شنوی و قرآن با صراحت می گوید «ما زاغ البصر و ما طغی» (نجم آیه 17). «که در زمینه وحی است».
چشم پیامبر نلغزیده، چشم پیامبر دچار خیال نشده و براستی می بیند فرشته خدا را « وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَى» (نجم آیه 14). این پیامبر فرشته را در جای دیگر در منزلگاه دیگر دیده است، صحبت دیدن است. صحبت یافتن رویاروی است. وحی که بخواهد از تیپ احساسات شعرا باشد و از تیپ این که یک چیزی به دل پیغمبران برات میشود آن وحی نمی تواند این همه قربانی و شهید بیافریند. موضع ما در زمینه وحی این است که وحی یک سرچشمه ویژه آگاهی است.
« ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ» (جمعه آیه 4). این یک امتیاز است که خدا به پیغمبران میدهد که به بنده و به هر انسان دیگر و به امام خمینی به هیچ یک از ما نداده به هیچکدام.
موضع ما درباره معاد این است که معاد یعنی تک تک ما انسانها پس از مرگ مرحله بی پایانی از هستی را در پیش داریم که در آن مرحله بی پایان تک تک ما به نتایج نیک و بد اعمالمان که قبل از مرگ انجام داده ایم می رسیم.
معاد برای ما جامعه بی طبقه توحیدی و جامعه طبقاتی نیست. «جامعه طبقاتی جهنم است، جامعه بی طبقه توحیدی بهشت است»، این