این طرز تفکر خود شیطانی و اهریمنی است؛ میخواهد مال یک فرد باشد و یا یک تشکیلات تشکل انحصارطلب و انحصار اندیش از جانب هر فرد و هر گروه و هر جمع باشد شیطانی از آب درمی آید.
طاغوت معنایش همین است. طاغوت میگوید «من» غیر من هیچ! آنوقت در برابر حق و در برابر خلق کارش بطغیان کشیده میشود ابلیس همین را میگفت. خدا به ابلیس گفت: به آدم سجده کن. ابلیس گفت:
«خلقتنی من نار و خلقته من طین» (سوره اعراف آیه 12). من از آتشم و او از خاک، آتش که برتر از خاک است! اگر یک حزب یا یک سازمان هم بگوید فقط «من» این راهش به دوزخ است، این راهش به زندگی شیطانی است. هر چقدر تشکل در این زمینه قوی تر باشد باطل قوی تر شده است.
تشکل حق کدام است؟ تشکل الهی کدام است؟
تشکل الهی آن است که نیروهای مومن به خدا، نیروهای مومن به ارزشهای عالیه الهی و انسانی بگویند: متشکل میشویم تا در حد توانمان از این ارزشها دفاع کنیم و صاحبان این ارزشها در نظر ما محترم و معتبرند. هر کجا که باشند خواه داخل تشکیلات ما باشند خواه خارج از تشکیلات ما، این تشکیلات الهی میشود. آن اولی تشکیلات شیطانی میشود و حزب الشیطان. و این حزب الله میشود. هر فرد مسلمان باید اینطور فکر کند. پس هر جمع مسلمان نیز باید اینطور فکر کند.
ارزشهائی مطرح کند و بگوید آقا در مورد ارزشها باید ما سختگیر باشیم آنجا ما نمی توانیم صلح کل باشیم، خیلی بد از آب درمیاید. اگر صلح کل باشیم ارزشها و دیدگاهها باید کاملا مشخص بشود، سر دیدگاهها نیز بحث و گفتگو میکنیم. مناظره و مباحثه و تبادل نظر هم میکنیم تا معلوم شود که دیدگاههای حق کدام است؟ همه دیدگاهها که نمیشود حق باشد. به طور کلی اگر کسانی جهان بینی و بینش اجتماعی آنها این است که آقا سر دیدگاهها دعواست و به اینها بگوئیم بیائید به خانقاه تشریف ببرید چون آنجا جای صلح کل است!
مسلما هر مکتب جدی برای خودش روشهایی مشخص و دیدگاههای مشخص دارد و با آن دیدگاهها میخواهد مردم را به ساحل نجات برساند.

نظر خود را ارسال کنید