در قرآن هم بسیار از این دیکتاتورمنشی ها یاد شده است(1)
(کَتَبَ اللهُ لَاَغَلَبَنَّ انا و رسلی-خداوند مقرر کرده است که او و فرستادگانش پیروز شوند) و یا (و نُریدُ اَن نَمُنَّ عَلیَ الذین استُضعِفوا فی الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم ائِمة وَ نَجعَلَهُم الوارثین-که ما اراده کردیم تا منت بگذاریم بر مستضعفین زمین تا آنها را امام و وارث گردانیم) و یا (کُتِبَ عَلَیکُم الصّیام-خواهناخواه روزه گرفتن برای شما نوشته شده) و (اَلحَقُ اقول- حق آن چیز است که من میگویم). خداوند مشیت و اراده خود را با خلق و امر قوانین حاکم بر جهان تکوین و تشریع بدون مشورت و صلاحدید تنفیذ میکند و این بدان خاطر است که او جلّ عظمتهُ حق کامل است.
در همین رابطه خداوند ولایت را به بندگان خاص خود (خلیفةالله= کسی که قائممقام امر خدا در زمین است) تفویض میکند و آنها بر جان و مال مؤمنین حتی از خود آنها اولی و احق میشوند (انّ الارض یرثها عبادی الصّالحون) و سپس با تعمیم ولایت درنهایت مستضعفین به محتوای امامت برکشیده میشوند (وَ نَجعَلَهُم الاَئِمه وَ نَجعَلَهُمُ الوارثین).
با این مقدمات امر
(1): دیکتاتوری نه به معنی بد کلمه بلکه به معنای واقعی آن، یعنی کسی که امری را دیکته می کند و دیگران ناچار به پذیرش آن هستند.