دل خود را به چاه بگوید.
اگر بتوان این امت را بهصورت مخروطی از انسانها تصور کرد که در رأس آن ولی قرارداد و افراد دیگر براساس احساس مسئولیت در قبال مکتب و تعهد در مقابل دیگران لایه لایه حجم مخروط را پر کنند و کلیه افراد توسط پیوندهایی به یکدیگر و به مرکزیت متصل باشند آنگاه درک این نکته آسان خواهد بود که چگونه شورا و ولایت در هم آمیخته می شوند و امت را نظام میدهند.
تودههایی که در قاعده واقعند به علت حضور همه جانبه شان در متن و بطن وقایع، گزارشات و پیشنهادات خود را به مرکزیت ارسال میکنند و مرکزیت با شناخت همهسویه ای که از امت دارد با اتکا به موازین مکتبی حکم صادر میکند و این حکم بر تکتک افراد ارگان لازمالاجراست.
البته وَلیّ باید مخالفین با نظر کلی جمع را با ادله متقن مجاب کند. اکنون با این نگرش شاید مفهوم آیه وَ شاوِرهُم فِی الامر (حرکت اطلاعات و پیشنهادات به سمت مرکزیت) فاذا عَزَمَت فَتَوَکَّل عَلیَ الله (حرکت حکم دستور از مرکزیت به سمت تکتک اعضا) روشن شده باشد.
افرادی که در این مخروط نظاممندی شدهاند از آنجایی که هرکدام به نوبه خود ولایتی دارند (کُلُّکُم راع وَ کُلُّکُم مَسئولٌ عَن رَعیَّته) و توسط حبل ولایت به یکدیگر متصل شدهاند حتماً باید