برخوردار بود، انتخاب نشد.
ملاحظه می شود که اولاً بافت و ترکیب این شورای فرمایشی به جز علی که ناچار به قبول وی در شورا شده بودند از ثروتمندان و مترفینی چون طلحه و زبیر و عبدالرحمان بن عوف و فرد منافقی چون سعد ابی وقاص تشکیل شده بود و این ها وکلای حقیقی مردم نبودند و اساساً حق مردم در شورا نادیده گرفته شده بود. در قرآن است که )امرهم شوری بینهم) و نگفته (امرهم شورا بین وکلائهم)، آن هم چنین وکلائی. ثانیاً به یک نفر عیسی بافته و مریم رشته چون عبدالرحمان حق وتو داده شده بود و از آن گذشته ملاک انتخاب نیز از حقانیتی برخورد نبود زیرا حق با کتاب و سنت است و نه چیز دیگر و از همه مهم‌تر جوّ ارعاب حاکم بر شورا را نباید نادیده گرفت.
 البته این‌که چرا طلحه و زبیر به علی رای دادند مطلبی است درخور توجه که به آن نیز ان‌شاءالله خواهیم پرداخت طبعاً از شورائی با چنین ویژگی‌ها انتظار دیگری هم نمی‌رفت و در اینجا نیز حق ولایت از علی غصب شد.

نظر خود را ارسال کنید