عمر، ابوبکر را به ولایت برگزیدند و علی که به علت اتخاذ مواضع حاد مکتبی از پشتیبانی قبیله خود نیز (قریش) محروم بود نتوانست از اقبال عمومی برخوردار شود.
وی در یکی از خطبه هایش (خطبه 217، صبحی صالح) با شکوِه و شکایت از قریش می گوید (فَاِنَّهُم قَد قَطِعوا رَحِمیَ وَ اکفؤُوا اِنائی وَ اجمَعوا عَلی مُنازَعَتی حَقّاً کُنتُ اَولی بِه مِن غَیری) آن ها در شورا برای مبارزه با من جمع شدند و حق مرا تضییع کردند حقی را که من از دیگران نسبت به آن اولی بودم و به من گفتند اگر تو حق را به دست آوری از آن تو می شود و اگر آن را از تو سلب کردند از ایشان می شود اگر می توانی غمزده صبر کن والا اسفناک بمیر.
علی که با احساس تعهد و مسئولیت، خود را برای ولایت مردم بر مبنای دستورات صریح پیامبر در حجة الوداع آماده می کرد خود را در مقابل عمل انجام شده (شورا) دید و برای حفظ کیان مسلمین 23 سال خانه نشین شد.
بَثِّ شَکوای وی در خطبه مشهور شقشقیه بسیار دردناک و تالم آورست.
وی در این خطبه پس از برشمردن حقوق از دست رفته اش می گوید (فَیالَلّهِ و لَلشّوری) خدا می داند و این شورا که چه ضربه ای به