که برای نظام اجتماعی امکان ندارد که ولایت امر متعدد با اظهار نظرهای مختلف در نظام اسلامی مستقر باشند. یک نظام باید به هم پیوسته باشد مانند مهره های تسبیح که یک بندی تمام آن دانه ها را به هم وصل کرده است. یک وقت راجع به تک تک دانه ها بحث می کنیم این اشکالی ندارد، هر دانه ای را مایل باشید می توانید رنگ بزنید و هر جایی خواستید بگذارید، ولی یک وقت راجع به نظام این تسبیح بحث می کنیم که اگر یک گوشه اش پاره شد تمامش گسیخته می شود. چون نظام یک فرمان می خواهد و یک ولایت امر و یک حوزه رهبری لازم دارد این ولایت امر ممکن است از بین صد نفر یا پنجاه نفر انتخاب شود و چون شما یک نفر نیستید و جامعه مطرح است پس انتخاب باید از طرف امت اعمال شود لذا مسئله اکثریت مطرح می شود. ممکن است کسی بگوید چون امت است پس باید اتفاق آرا وجود داشته باشد. ما می دانیم که اتفاق نظر در جامعه میسر نیست، هرج و مرج و تشتت هم نمی تواند حاکم باشد بنابراین باید تمرکز باشد پس مجبوریم تمرکز را به اکثریت منتهی کنیم.
زمانی که اکثریت حاصل باشد یعنی مردم رهبر را انتخاب کرده و پذیرفته اند مسئله به راحتی حل می شود اما اگر در مرحله ای قرار گرفتیم که اکثریت مشخص نبود و در مرحله انتخاب هستیم باید از اظهار نظر افراد صاحب نظر سود جوییم. پیش بینی مجلس خبرگان در قانون اساسی هم به همین دلیل است. اصل یک صد و هفتم از قانون اساسی این است که: هر گاه یکی از فقهای واجد شرایط (مذکور در اصل پنجم) از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت شناخته و پذیرفته شد همان گونه که در مورد مرجع عالیقدر تقلید و رهبر انقلاب آیت الله العظمی امام خمینی چنین شده است این رهبر ولایت امر و همه مسئولیت های ناشی از آن را بر عهده دارد در غیر این صورت خبرگان منتخب مردم درباره همه کسانی که صلاحیت مرجعیت و رهبری مردم را دارند بررسی و مشورت می کنند و هرگاه یک مرجع را دارای برجستگی خاص برای رهبری بیابند او را به عنوان رهبر به مردم معرفی می

نظر خود را ارسال کنید