در چه موقعی است؟ بعد از کشته شدن عثمان.
«حتی لقد وطیء الحسنان» امام حسن و امام حسین که دو جوان نیرومند بودند، و لابد در دو طرف پدر قرار گرفته بودند، از فشار هیجان مردم (که از راه های دور آمده بودند و التماس می کردند و اصرار می کردند که یا امیرالمومنین، یا علی حکومت را قبول کن) زیر دست و پای مردم له شدند، به تعبیر ما کوبیده شدند؛
«و شق عطفای» لباس های من نیز پاره شد. اینقدر مردم هجوم آوردند. این هجوم مردم. بعد می گوید من حکومت را قبول کردم. چرا حکومت را قبول کردی؟ می گوید من حکومت را بخاطر یک هدف قبول کردم و آن هدفی که امیرالمومنین در این خطبه بیان می کند برای ما معیار و شاخص است. حکومت از نظر ما و با دید اسلامی یک عبادت است اگر با این هدف باشد، و یک وزر و وبال است اگر بدون این هدف باشد.
امیرالمومنین مشخص می کند که من چرا حکومت را قبول کردم و می فرماید: «لو لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أن لا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا» عامل قبول حکومت برای من که علی هستم این چند چیز بود:
اولاً دیدم که مردم می خواهند، پس پیداست که خواست مردم و طلب مردم یک عنصر و یک فاکتور تعیین

نظر خود را ارسال کنید