نامه ای که امیرانتظام تهیه کرده بود و بعد 15 نفر یا 14 نفر از وزرای کابینه دولت موقت از قبل امضاء گرفته بود (پاورقی: آقای بازرگان در جلسه محاکمه امیرانتظام این تعداد را 17 نفر ذکر کرد- روزنامه میزان، 27 اسفند 59) و قرار بر این بود که این نامه به اطلاع امام برسد و این عده دسته جمعی استعفا بدهند یا انحلال مجلس خبرگان را بخواهند، آن شبی که این نامه در هیئت وزیران مطرح بود، بنده خودم از کسانی بودم که از طرف شورای انقلاب در آن مجلس حضور داشتم و شما تا امروز هیچ گونه شکایتی از ما نشنیده اید. شما برادران همشهری منید، من، شاید صدها بار برای شما سخنرانی کرده ام. توی همین صحن امام، توی همین آستان قدس، توی همین مسجد گوهرشاد، توی همین میدان عظیم، برای جمعیت های میلیونی شما، حرف زده ام در همین بیمارستان امام رضا، زیر رگبار مسلسل دشمن، من با بلندگوی دستی برای شما سخنرانی کردم. شما چهره شناخته شده ای را در مقابلتان می بینید. من چهره تازه و ناآشنایی برای شما مردم مشهد اقلاً نیستم، اما شما، شما مردم مشهد هم تا این ساعت از من هرگز شکایتی و گله ای از کسی نشنیده اید ولی نامردمان پست، در تاریکی ها، تاریکی های حسادت، تاریکیهای ولع، تاریکی های خصلت های پست، ماندند و