امشب شب بیستم (ماه رمضان) آن آموختگان، آن عادت کرده ها، آن بچه هایی که شناخته و ناشناخته پدری را سراغ داشتند که آنها را روی زانوی خود می نشاند و با حوصله و صبر بر سر و روی آن ها دست می‌کشید، لقمه– لقمه، غذا به دهان آن ها می گذاشت؛ آن ها امشب مدتی منتظر شدند و بعد گرسنه خوابیدند و بالاخره شناختند که پدر یتیمان که بود. امشب، شب عزای کوفه است. شنیده اید که طبیب جراح گفت برای اینکه زهر در کبد امیرالمومنین اثر نکند شیر لازم است، هرکس شیر تازه دارد بیاورد. اینطور نقل می کنند و ممکن است که راست باشد، اندکی بعد دیدند ده ها و صدها بچه یتیم هر کدام با یک کاسه شیر دور خانه علی را گرفته اند و می خواهند محبت های علی و دلسوزی های علی را جبران کنند.
شنیده اید که کور عاجز ناتوانی در آن شب از گرسنگی و بی کسی می نالید؛ به او گفتند همه شب چه می کردی؟ گفت هر شب مردی با این خصوصیات به سراغ من می آمد و لقمه در دهان من می گذاشت؛ علی را اینجا ببینید. اسلام را اینجا ببینید. انسان چند بعدی را در خانه یتیمان ببینید.
ای علی، ای امیرمومنان درست است که پیغمبر فرمود «علی فارق میان حق و باطل است». درست است که خودت گفتی من قرآن ناطقم.

نظر خود را ارسال کنید