و سهمگینی بود، در همه این کارهای مشکل و دشوار علی بن ابیطالب با همه امکانات و موجودی انسانیش در خدمت اسلام قرار می گرفت به طوری که در جنگ های متعددی که پیغمبر اکرم در طول دوران حکومت خود انجام دادند علی (ع) در همه جنگ ها (مگر یک جنگ که خود پیغمبر خواستند علی در مدینه بماند) حاضر بود.
زندگی علی در راه اسلام گذشته بود، برای اسلام جان خود را در خطر انداخته بود، برای اسلام حاضر شده بود از یک حق مشروع خدایی بگذرد، آن روزی که مسلمانان در مدینه بر غیر علی توافق کردند که به حکومت برسد، توده مردم هم دنبال یک جمع محدود راه افتادند و با غیر علی بیعت کردند، علی می دانست که خلافت شایسته و زیبنده اوست و می توانست در مقابل آنچه که مناسب و شایسته و برای اوست و جامه ای است که بر قامت او دوختند، برای او قیام کند، تبلیغات کند و مردم را به سوی خود جذب کند اما علی در آن فرصت استفاده نکرد، فداکاری کرد، آن روزی که بعد از وفات خلیفه دوم، شورای شش نفری تشکیل شد، به امیرالمومنین گفتند، اگر قول بدهید که به کتاب و سنت پیغمبر و سیره دو خلیفه نخستین عمل کنید با تو بیعت می کنیم، علی می توانست یک جمله مصلحت آمیزی بگوید، اما نگفت، حاضر نشد آنچه را که بر عقیده او نیست و بر وفق وظیفه اسلامی و تعهد مکتبی او نیست، بگوید. لذا 12 سال دیگر از خلافت محروم ماند.
علی در تمام طول