مشابه آن صریحاً اعلام کرد که: امروز اسلام قابل عمل نیست، نه مفید است نه ممکن است. معنای این حرف این بود: «آقایانی که راجع به اسلام اینقدر تکیه می کنید، یک قدری آرام بگیرید، اسلام امروز قابل پیاده شدن نیست». این حرف را یک مسئول مملکتی زد. البته اگر روزنامه نگار مینوشت، مقاله نویس فلان روزنامه می نوشت مهم نبود اما یک مسئول مملکتی این کار را کرد و این سخن را گفت و از طرف مسئولان هم مسلک خود او هم، نه فقط مورد انتقاد قرار نگرفت بلکه حتی مورد تأیید هم قرار گرفت. این حرف ساده نبود و من امروز در میان شما جمعیت انبوهی که در اینجا اجتماع کرده اید صریحاً می گویم این کار با یک نقشه حساب شده ای انجام گرفت، یعنی این حرف بسیار حساب شده گفته شد و لذا دنبالش هم بسیار حساب شده گرفته شد. آن روز در مقابل این سخن که این مرد در کمال وقاحت گفت و روزنامه ها با کمال وقاحت آن را چاپ و منتشر کردند، یک نفر فقط پاسخ گفت.
فقط یک روحانی بین مسئولین، موضع گرفت
البته در شأن امام امت نبود که در مقابل سخن یاوه کسی مانند نزیه اعتراض بکند و حرف بزند؛ در میان مسئولان فقط یک نفر به طور رسمی به این سخن پاسخ گفت، نزیه را تهدید کرد، گفت اگر بنا باشد شماها از این حرف ها بزنید